
آرشیو مطالب حنیف طاهری


با دست های بسته هزاران گره گشود

من کی ام، امگشتر زیبای عصمت را نگینم

روضه

تموم زندگیم،دلیل بندگیم

یا حسن دست ما، به دامانت

اربعین به همراه کاروان کربلا

به فدای کرم تو

شعر خوانی

سینه زدی چند شب پا علم

من از دنیا، گله ای ندارم

بیا ای سر، به ویرانگاه

روضه حضرت رقیه

اَبَتا مَن الَذی اَیتَمَنی

روضه پایانی

بی قرار بی قرارم

از ناله های دخترت

اربعین به همراه کاروان کربلا

تعبیر خوابم شده که
